در دو مقالهی پیشین، ما به دو توانمندی منضبط و متمرکز بر هدف پرداختیم؛ اما امروز به این موضوع میپردازیم که در دنیای پیچیده و در حال تحول امروز، موفقیت فردی و سازمانی بیش از هر زمان دیگری به کیفیت توانمندیهای درونی انسانها وابسته است. یکی از برجستهترین این توانمندیها، مسئولیتپذیری است؛ ویژگیای که ریشه در تعهد، پاسخگویی و درک عمیق افراد نسبت به پیامدهای رفتاری و تصمیماتشان دارد. افرادی که این توانمندی را در سطح بالایی دارا هستند، نهتنها وظایف خود را با دقت و پشتکار انجام میدهند، بلکه در برابر نتایج عملکرد خود نیز احساس مالکیت و پاسخگویی دارند. در این مقاله، به بررسی ابعاد مختلف توانمندی مسئولیتپذیری و نقش آن در رشد فردی و ارتقای عملکرد سازمانی میپردازیم.
توانمندی مسئولیتپذیر (Responsibility) در یک نگاه
نیروهای با توانمندی مسئولیتپذیر، دغدغه بسیار زیادی برای انجام با کیفیت و ایدهآل پروژهها دارند. جوری که کارفرمایان و همکارانشان از فعالیت حرفهای آنها رضایت داشته باشند و زمانی که وظیفهای بر دوش آنها محول میشود، خیال همه راحت باشد.
معرفی ویژگیهای افراد با توانمندی مسئولیتپذیر (Responsibility)
در این قسمت قرار است به این موضوع بپردازیم که جدا از توضیح مختصری که در بخش بالا داده شد، این افراد دارای چه ویژگیهایی هستند و چگونه با وجود این ویژگیها میتوانند به رشد سازمانتان کمک کنند؟ اگر این موارد برای شما هم تبدیل به سوال شده است، حتما در این بخش تا انتها با ما بمانید تا جواب سوالهایتان را از ما دریافت کنید.
1.کیفیت ایدهآل، تنها استاندارد مورد قبول
زمانی که نیروهای مسئولیتپذیر فعالیتی انجام دهند، سعی میکنند تا تکتک اجزای آن با بیشترین کیفیت ممکن باشد. حتی بعضی مواقع، این وسواس به جزئیاتی از کار که کیفیت بالا تأثیر چندانی بر روی نتیجه نهایی نخواهد داشت نیز سرایت میکند.
2.اشتباه بیاشتباه
برای داشتن بهترین کیفیت، هیچ فردی و خصوصاً خود نیروی مسئولیتپذیر حق اشتباه ندارد. در نتیجه وجود اشتباهات زیاد از سوی همکاران، ممکن است باعث شود تا نیروی مسئولیتپذیر تمام پروژه را به شخصه از ابتدا انجام دهد.
3.بهترین نیروها برای اتخاذ مسئولیتهای سرنوشتساز
مسئولیتپذیری برای تمام نقشهای شغلی مناسب بوده و باعث میشود تا فعالیتها به شکلی مناسب پیش برود اما این نیروها در جایگاههای شغلی مهمتر و حساس، بیشترین اثر را داشته و نقش طلایی خود را نشان میدهند. زیرا در چنین نقشهایی کوچکترین اشتباه میتواند بزرگترین آسیبها را به تیم یا سازمان وارد کند.
4.تحمل بار مسئولیت همتیمیها
نیروهای مسئولیتپذیر تضمینکنندهی کیفیت کار تیمی هستند، این تا جایی ادامه دارد که حتی اگر عضوی از تیم فعالیت خود را به خوبی انجام ندهد، این نیروها وظایف همتیمی خود را بهدوش میکشند، نه لزوماً به دلایل انساندوستی و مهربانی بلکه با این هدف که از کیفیت کلی پروژه کاسته نشود.
5.اهمیت رضایت کارفرما
برای نیروهای مسئولیتپذیر، راضی بودن کارفرما از شیوه و نتیجه فعالیت آنها بسیار مهم است. به همین دلیل نیروهای مسئولیتپذیر دقیقاً باید از اهداف کاری و فعالیتهای گامبهگامی که باعث رضایت کارفرما میشود با خبر باشند تا احساس آرامش کرده و بتوانند دقیقاً همان انتظاری که از آنها وجود دارد را برآورده کنند. از سوی دیگر اگر در شرایط ابهام قرار بگیرند و درست ندانند که به چه شکلی رضایت کارفرما حاصل میشود، به سرعت بیانگیزه و فرسوده میشوند. در نتیجه شرح شغلی نیروهای مسئولیتپذیر و اهداف کاری آنها باید کاملاً روشن و مشخص باشد.
6.انتقادپذیری
معمولاً نیروهای مسئولیتپذیر صداقت زیادی در مورد خودشان دارند و حاضر میشوند تا انتقادات دیگران در مورد خودشان را بپذیرند. از سوی دیگر در محیط کاری نیز اگر اشتباهی کنند، معمولاً راحتتر از دیگر نیروها اشتباه خود را قبول کرده و تلاش بسیار زیادی میکنند تا هر جور شده اشتباه خود را جبران کنند.
7.اخلاقمداری
با اینکه ویژگی اخلاقمداری جزو خصوصیات محوری توانمندی ارزشمدار (Belief) است، اما معمولاً نیروهای با توانمندی مسئولیتپذیر نیز بیش از دیگر نیروها بر طبق اصول اخلاق حرفهای حرکت میکنند و به همین دلیل است که قادرند تا تمام جوانب وظایف خود را به بهترین شکل ممکن انجام داده و وفاداری قابل توجهی به تیم و سازمان خود داشته باشند.
8.عدم نیاز به نظارت دقیق کارفرما
نیروهای مسئولیتپذیر نیز مانند نیروهای متمرکز بر هدف، نیاز چندانی به نظارتهای دقیق کارفرما ندارند؛ زیرا با کیفیت و عملکرد بسیار خوبی فعالیت کاری خود را انجام میدهند، تنها درصورتی این نیاز اولویت پیدا میکند که نیروهای مسئولیتپذیر از توانمندی منضبط کمی برخوردار باشند و در نتیجه آن نتوانند پروژه خود را به موقع تحویل دهند.
نقاط کور توانمندی مسئولیتپذیر (Responsibility)
در بخش قبلی با ویژگیهایی آشنا شدیم که قطع به یقین هر کارفرمایی را مجذوب خود میکند. اما لازم است همیشه این را به یاد داشته باشیم که حتی بهترین نیروها هم ممکن است دچار خطاهایی شوند. بنابراین آگاهی ما از وقوع احتمالی آنها میتواند در روند گزینش افراد بسیار کمک کننده باشد. پس تا انتها بخوانید.
1.به تعویق افتادن تحویل پروژه
با توجه به تمرکز انرژی نیروهای مسئولیتپذیر بر روی کیفیت پروژه، این امکان وجود دارد که ضربالاجلهای زمانی برای بدست آمدن ایدهآلترین کیفیت ممکن زیر پا گذاشته شود. همچنین شرایط بحرانیتر زمانی اتفاق میفتد که تأخیرهای کاری باعث نابودی کلی پروژه میشود.
2.عدم ایجاد فضای فعالیت برای همتیمیها
نیروهای مسئولیتپذیر به راحتی حاضر نمیشوند که فعالیتها را کسی جز خودشان انجام دهد، زیرا از پیشبرد باکیفیت کار مطمئن نمیشوند و این میتواند باعث احساس دلهره و اضطراب در آنها شود. در نتیجه دیگر نیروها فرصتی برای تجربه فعالیتهای کاری نخواهند داشت.
3.سختگیری در کیفیت پروژهها
میزان سختگیری بیش از حد نیروهای مسئولیتپذیر در مورد کیفیت کار به ویژه زمانی که در جایگاه کارفرما باشند، میتواند باعث ناراحتی نیروها شود. همچنین کارفرماهای مسئولیتپذیر اگر حاضر شوند تا دیگر نیروها فعالیتی را انجام دهند، اغلب فشار کاری و اضطراب قابلتوجهی را به آنها منتقل میکنند.
4.احتمال بروز خشم در صورت اشتباهات متداول
نیروهای مسئولیتپذیر نیز مانند نیروهای منضبط نسبت به اشتباه کردن حساس هستند، زیرا این اشتباهات باعث کاهش کیفیت پروژه شده و استانداردهای ایدهآل این نیروها را برآورده نمیکند.
5.عدم تعادل میان کارآمدی و کیفیت
این نیروها ممکن است در دام اتلاف انرژی برای داشتن ایدهآلهای ناکارآمد بیفتند. به این شکل که آنقدر در عمق کیفیت وظایف و جزئیات نهچندان مهم غرق شوند که چند برابر انرژی مورد نیاز، انرژی صرف کنند و در نهایت بجای انجام چند مسئولیت و کارکرد بالاتر، تنها یک مسئولیت را انجام دهند.
6.تجربه اضطراب بالا
اضطراب، نیروهای محرکهی افراد برای پیشبرد افراد و حرکت رو به جلو است، اما از سوی دیگر اضطراب زیاد و مداوم میتواند آسیبهای جسمی و روانی قابلتوجهی در پی داشته باشد. در نتیجه این امکان وجود دارد که نیروهای مسئولیتپذیر بطور کلی نمرات بالایی در زیرمقیاسهای اضطراب تستهای شخصیت دریافت کنند و این باعث شود تا زودتر از کار بیفتند و طول زمان فعالیت حرفهایشان کاهش بیابد.
7.عدم تعادل در تعداد پروژهها
نیروهای مسئولیتپذیر اگر منضبط نباشند، بیش از میزان انرژی و زمانشان مسئولیت دریافت میکنند و این میتواند منجر به فعالیت بسیار زیاد و با ساعت کاری بالا و در مقابل نارضایتی کارفرمایان شود. از سوی دیگر این نیروها به انتقادهای کاری حساستر از دیگر نیروها هستند و چنین شرایط برای آنها مانند کابوس است.
8.عدم مهارت در نه گفتن
نیروهای مسئولیتپذیر بطور ذاتی تمایل دارند تا آنجا که ممکن است مسئولیتهای جدید قبول کنند و رد کردن یک پروژه برای این نیروها بسیار کار سختی است. در نتیجه مزایای اولویتبندی انتخاب پروژههای کاربردیتر را از دست میدهند و به فعالیتهایی مشغول میشوند که در مسیر پیشرفت آنها تأثیرات کمتری دارد. خصوصاً اگر توانمندی متمرکز بر هدف با توانمندی مسئولیتپذیر همراه نباشد، این اتفاق با احتمال بیشتری رخ میدهد.
نمونهای از توانمندی مسئولیتپذیر (Responsibility)
«مهرداد. ک.» مدیر محصول: « مدیر شرکتی در کشور سوئد در نوامبر با من تماس گرفت و گفت: « لطفاً محموله من را تا قبل از اول ژانویه ارسال نکنید» و من هم قبول کردم. سپس در مورد این مسئله با کارکنان خود صحبت کرده و فکر میکردم همهی جوانب را مدنظر قرار دادهام. اما روزی که محموله باید ارسال میشد، در حالی که برای تعطیلات مشغول در مسافرت بودم و پیامهای خود را برای اطمینان از درستی همهچیز بررسی میکردم، متوجه شدم که این محموله قبلاً ارسال شده و فاکتور شده بود. باید با او تماس گرفته و اتفاقی که افتاده بود را شرح میدادم. مشتری بسیار عصبانی و ناراحت شد؛ احساس وحشتناکی داشتم و عذرخواهی به هیچ وجه کافی نبود. باید اشتباهم را جبران میکردم. با مدیر حسابداری تماس گرفته و عصر همان روز موفق شدیم ارزش محموله را از حساب او کم کرده و هزینهای از او دریافت نکنیم. بیشتر تعطیلات آخر هفته صرف این کار شد، اما کار درستی بود که باید انجام میشد.
تطبیق نظریه کلیفتون با پنج عامل بزرگ شخصیتی در تست نئو و نیازهای اساسی گلاسر
از دیدگاه نظریه صفات که به وسیلهی تست شخصیتشناسی نئو مورد ارزیابی قرار میگیرد، توانمندی مسئولیتپذیر مستقیماً با زیرمقیاس شخصیتی مسئولیتپذیر در مقیاسهای وجدانکاری همبستگی مثبت دارد. بر اساس نیازهای اساسی گلاسر، توانمندی مسئولیتپذیری نیز مانند توانمندیهای اجرایی دیگر، معمولاً با نمرات بالا در نیاز به بقا همراه است. پس تا دیر نشده است، همین حالا آزمون کلیفتون را انجام دهید.
سخن آخر
توانمندی مسئولیتپذیر، یکی از مهمترین توانمندیهای اجرایی برای جایگاههای حساس و مهم سازمانی است. این توانمندی باعث میشود تا فعالیتهای کاری با بیشترین کیفیت ممکن انجام شود و در صورت هدفگذاریها و استراتژیهای درست، روند پیشرفت سازمان بسیار تضمین شده باشد؛ اما نیروهای مسئولیتپذیر معمولاً در کار تیمی و ایجاد محدودیت در پذیرش مسئولیتها دچار نقاط ضعف قابل توجهی هستند. در هر صورت این توانمندی برای هر نقش شغلی اهمیت دارد اما برای نقشهای شغلی اثرگذار، اهمیت دوچندانی پیدا میکند.


